اَلّهم عَجّل لِولیکَ الفَرَج

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

O ALLAH be for your representative, the Hujat, proof, the sun of Hasan, your blessings be on him and his forefathers, in this hour and every hour, a guardian, a protector, a leader, a helper, a proof and an aye. Until you make him live on the earth, in obedience to you and cause him to live in it for a long time

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم * خانه اش ویران باد * من اگر ما نشوم تنهایم * تو اگر ما نشوی خویشتنی* ازکجا که من و تو شوری از عشق و جنون باز بر پا نکنیم* از کجا که من و تو مشت رسوایان را وا نکنیم * من اگر بنشینم ،تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد * من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند

با کاروان...

خورشید عاشورا غروب کرده است وکاروان با یک دنیا مصیبت با یک دنیا ماتم واندوه در میان هلهله ها به راه افتاده است. گویی هنوزهیچ کس نمیداند که محمل زینب چه مصیبت زده آرام آرام میتابد وهنوز هیچ چشمی گویا نظاره گر ضجه وفریاد کودکان یتیم نبوده است.زینب پریشان زینب بی حسین (ع) زینب بی عباس (ع) در راهی منتهی به کاخ ستم. کودکان پای پیاده کودکان بی پدر وعجب رسالت سنگینی که باید پیام حسین را فریاد کرد.

کاروان اسرا

آری بانویم باید میماندی وتمام مصیبت ها را به جان میخریدی تا درچنینی روزهایی در دل کاخ ظلم وستم علی وارانه پیام امامت را فریاد کنی.تا هیچ گوشی تا انتهای تاریخ ادعای نشنیدن ندای مظلومیت حسین(ع) ویارانش را نکند:(ای پسر معاویه!...آیا این عدالت است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده بنشانى و دختران رسول خدا را اسیر کرده در حالى که پرده از ایشان برداشته و چهره هایشان را آشکار کرده به دست دشمنان دهى تا از شهرى به شهرى برند و قومى بیگانه به آنان نگاه کنند و دور و نزدیک و شریف و وضیع به آنها چشم دوزند، در حالى که نه سرپرستى براى آنها مانده نه پشتیبانى.

...بـه خـدا شـکـایـت مى کنم و بر او تکیه دارم، پس هر حیله که دارى به کار گیر و هر چه مى توانى تـلاش کن و هر چه مى خواهى کوشش کن! به خدا نمى توانى ما را از خاطره ها محو کنى و وحى ما را بـمـیرانى و به نهایت ما نمى رسى و ننگ این ستم را نمى توانى از خویش پاک کنى. رأى تو بسیار سـسـت و ایـام دولـت انـدک و آن روز کـه مـنادى فریاد مى زند: "لعنت خدا بر ستمکاران باد"، جمعیت ات به پریشانى مى گراید.)

زینب جان! وامروز دختر مسلمان ایرانی به داشتن همچون تویی به خود میبالد. تویی که عفت وحیا را از چادر خاکی مادر وشهامت وجسارت را از فرق خونین پدرت به ارث برده ای.بانوی خوبیها! کوه صبر واستقامت! دستان محتاجم را به سویت دراز میکنم تا جرعه ای از معرفتت در سایه ی محبتت نصیبم گردد.آمین

...................................................................................................................

پی نوشت  یک:دوست عزیزمون ندای اسمانی یک (مهدیه  خانم) چند وقتی است دچار کسالت شدند. برای شفای همه ی مرضا مخصوصا دوست خوبمون حتما دعاکنید. سر سجاده های نماز تو ناب ترین لحظه هایادتون نره.اللهم اشف کل مرضانا... آمین

پی نوشت دو:

خبر خبر           توجه توجه

دوستان عزیز وهمدل دخترانه

بگوش بگوش                بهوش بهوش

بی خبر نمونین ها...نگین نگفتیم...دفعه بعد که بیاین تو این وبلاگ به سایت خودمون(آسمانیان) و خونه همیشگی خودتون منتقل می شین .یه خونه تکونی اساسی در راهه.دوستانتونم خبر کنین. منتظرباشین. بازم میگم نگین نگفیتمااااااااااااااااا.....