اَلّهم عَجّل لِولیکَ الفَرَج

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

O ALLAH be for your representative, the Hujat, proof, the sun of Hasan, your blessings be on him and his forefathers, in this hour and every hour, a guardian, a protector, a leader, a helper, a proof and an aye. Until you make him live on the earth, in obedience to you and cause him to live in it for a long time

چه کسی می خواهد من و تو ما نشویم * خانه اش ویران باد * من اگر ما نشوم تنهایم * تو اگر ما نشوی خویشتنی* ازکجا که من و تو شوری از عشق و جنون باز بر پا نکنیم* از کجا که من و تو مشت رسوایان را وا نکنیم * من اگر بنشینم ،تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد * من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند

دانش جو !

« دانشجو » یکی از عناوینی ست که اکثر جوانان - البته در کشور ما- مایلند  چند سال در عمرشان هم که شده همراه خود داشته باشند. اما چرا ؟؟!!
جواب های مختلفی قابل ذکر است مثل :1- در جامعه اینطور جا افتاده که رابطه مستقیمی بین تحصیلات آکادمیک و رشد معرفتی وجود دارد. 2- مدرک تحصیلی بالاتر مساوی ست با آینده شغلی بهتر (امااین روز ها دیگه این باور صدق نمی کنه!) 3- دانشجویان همیشه به عنوان  نسلی  انقلابی جسور و آرمان گرا معرفی شده اند. 4- دانشجو بودن از بیکار بودن خیلی بهتراست (نوعی بیکاری مدرن اما طاقت فرسا!) 5- سطح توقعات جامعه بالا رفته است. 6- و... .
طبیعی ست که با رغبت روز افزورن جوانان برای ورود به دانشگاه و نبود ظرفیت لازم در دانشگاه دولتی، دانشگاه ها و موسسه های علمی غیر دولتی زاو ولدی قارچ گونه داشته باشند و در نتیجه چند نکته مطرح می گردد : 1- چند درصد این دانشجویان بازدهی لازم را پس از پایان تحصیلات دارند؟ 2- چرا بالا رفتن سطح علمی به جای این که خضوعی درونی و معرفتی ایجاد کند کاملا بر عکس است و توقعاتی را ایجاد می کند که بزرگترین معضلات را در جامعه حاصل می شوند؟ 3- دانشجویی که بعد از پایان مقطعی از تحصیلات خود بازار کاری نمی یابد و اجبارا تحصیلات خود را ادامه می دهد و به این بهانه ازدواج را نیز معوق به زمانی دیگر می نماید، آیا به این مساله می اندیشد که تحصیل نباید مانعی برای رشد اجتماعی او باشد؟ 4- دخترانی که به این باور می رسند که با گرفتن یک مدرک دانشگاهی باید در را به روی طیفی از خواستگاران که تحصیلاتی بالاتر از او را ندارند ببندند با خود نمی اندیشند که چرا این علم آموزی آنان را محدودتر کرده است ؟ 5- آیا همه دخترانی که هزار مشکل و سختی را به جان می خرند تا به شهر دیگری رفته و در محیط خوابگاهی با تمام مشکلاتش ادامه تحصیل دهند توان برخورد با حواشی بعدی را دارند؟(گوشه ای از آنها را در این پست خواندیم)  و  نکاتی از این قبیل ... .
*در پایان بحث را کمی دخترانه تر کنیم:
راستی با مدرک دانشگاه و حوزه و ... یا بی مدرک، اول و آخر تربیت نسل آینده بر عهده ماست. آماده ایم؟ شاید بر این باور باشیم که فرزند آینده ما از اینکه مادری تحصیل کرده داشته باشد خوشحال تر خواهد بود اما بیایید در کنار این آموزش های کلاسیک کمی کسب معرفت کنیم تا نسلی با معرفت روانه جامعه سازیم. آلکسیس کارل گفت :«انسان به اندازه اکسیژن و آب به خدا هم نیاز دارد!» ما هم می گوییم :« آدم به اندازه درس و مشق حتا بیش از آن به معرفت نیاز دارد
..............................................................................................

تتمه: شهید چمران :« خصوصیت بالقوه دانشجویان در این است که با تحرک گرایش، استنباط و فهم خود فضا را تغییر می دهند.
شرط اصلی در تضمین امروز و فردای دانشجو میزان برخورداری او از معنویات است. فارغ التحصیل دانشگاه ما باید نسبت به کشور و میهن خود وفادار و متعهد باشد. با رافت و عطوفت با انسان ها برخورد کند و تنها در اندیشه پر کردن جیب خود نباشد و برای رسیدن به این هدف، انس با خدا و چشیدن لذات ذکر و دعا و تضرع اجتناب ناپذیر است و این هدیه بزرگ را تشکل ها و انجمن های اسلامی باید به دانشجویان تقدیم کنند.»
                                   پیام ضروری: دانش جو روزت مبارک!


دانسته های پنهان خدا

و زمین از زیر آب بیرون آمد و خاکی که سالیان سال خانه پرستندگان شد نمودار گشت...
اولین نقطه ای از این کره خاکی که آفتاب حیات بخش، گرمایش بخشید همان محل کعبه معظمه است جایی که در این فصل حاجیان قصد آن کرده اند. آری قدیمی ترین خاک عمیق ترین پیوند را با عاشقان خالق دارد. اما باز هم کعبه یک سنگ نشانی ست که ... .
بیست و پنجم ذیقعده دحو الارض شد و دور جدید آفرینش کلید خورد.
                         «والارض بعد ذلک دحیها » نازعات: 30 
از آب خاک و بر خاک خاکیان زیستن گرفتند و این روند همچنان ادامه یافت تا نوبت به من و تو رسید . در این میان بسیاری  خاک به خاک سپردند و روح روانه پیشگاه یار نمودند اما شرمنده یا سر فراز؟؟ نکته همین جاست که آیا خاکیان قدر خود به خاک فروختند یا زلال و پاک و جاری زیستن را؛ به ابدیت پیوند زدند؟
این پیوندی ست نا گسستنی :آمده ایم تا دو روز گذار را پیوند زنیم به ابدیتی لا یتنهاهی ...
آن زمان که خواستند بنی آدم را بر خاک منتشر کنند ملایک ندا بر آوردند که : اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدما ؟؟  -آیا در زمین افرادی قرار می دهی که فساد و خون ریزی کنند؟؟-  و پاسخ شنیدند : انّی اعلم ما لا تعلمون ..  – می دانم آنچه را شما نمی دانید- .

بیایید در این قحطی انسانیت در زمره دانسته های پنهان خدا باشیم  و از خاک به افلاک درگذر.
.............................................................................................

پ.ن1: «دحو» در کلام عرب به معنای گسترانیدن می باشد .
پ.ن2: برای شب و روز بیست و پنجم ذیقعده (چهاردهم و پانزدهم آذر ماه) اعمال بسیاری سفارش شده که چکیده ای از آن را می توانید در
اینجا بخوانید.


<      1   2   3   4   5   >>   >